چرا پاسخ صحیح همیشه بهترین پاسخ نیست؟
شکست، واژه ای است که معمولا با مفاهیم منفی مانند ترس و اضطراب همراه است، چنین درکی خطرناک است زیرا شکست پتانسیل نامحدودی برای کمک به رشد ما دارد. از طریق شکست و اشتباه می توانیم ایده های بدیع و خلاقانه ای را کشف کنیم. اگر "شکست" نبود، برخی از مفاهیمی که بدیهی میپنداریم، وجود نداشتند. برای مثال، لامپ را در نظر بگیرید که توسط توماس ادیسون اختراع شد، و جمله معروفش قدرت شکست را به زیبایی نشان می دهد:
"من 10000 بار شکست نخورده ام - من با موفقیت 10000 راه پیدا کرده ام. راه هایی که کار نمی کنند»
از طریق شکست ، شیوه های جدید تفکر دنبال می شود و پذیرش شکست به عنوان بخشی از راه کشف ، انعطاف پذیری فرد را افزایش می دهد. آنها شکست را شخصاً به عنوان بازتابی از خود نمی‌دانند، بلکه بازتابی از فرآیندهایی است که امتحان کرده‌اند. وقتی همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود، بهتر می توانند به عقب برگردند و راه دیگری را برای انجام کارها امتحان کنند.
ما به طور فزاینده ای نگران تمایل دانش آموزان برای دانستن "پاسخ درست" هستیم. این اغلب ناشی از ترس از شکست، از شکست در دید همسالان، والدینشان، و خودشان است. جستجوی پاسخ «درست» نشان می‌دهد که دانش نقطه پایانی ثابتی است و به‌جای لذت بردن از سفر کشف، گاهی اوقات به نظر می‌رسد که دانش‌آموزان برای رسیدن به مقصد عجله دارند.
اگر مقصد از قبل معلوم باشد چه چیزهای جدیدی کشف می شود؟ آیا معادل جدیدی برای پروژه ژنوم انسان یا تغییر جدیدی در فناوری مانند ipadوجود خواهد داشت؟ چه پیشرفت های پزشکی حاصل خواهد شد؟ اگر مردم از شکست نترسند ، چه ابتکاری در جامعه اجرا خواهد شد؟ شکست دوستی است که باید او را در آغوش گرفت. شکست به ما می گوید که چه چیزی کارآمد است و چه چیزی کارآمد نیست. شکست به ما امکان می دهد شرایط مختلفی را که در آن پدیدهها درست یا نادرست کار میکنند ، درک کنیم ، زیرا شکست همیشه مطلق نیست.
برای کاهش ترس از شکست چه کنیم؟ خانم کارول دوئک، پژوهشگر برجسته و روانشناس معاصر که در زمینه هوش و انگیزش کار میکند معتقد است که معلمان هنگام ارائه بازخورد باید از تمجید متمرکز بر فرآیند مانند «شما خیلی سخت روی این پروژه کار می‌کنید» در مقابل تمجید متمرکز بر شخص مانند «شما واقعاً باهوش هستید» استفاده کنند. به گونه ای برخورد کنید که کودک احساس موفقیت و شکست خود را با خودپندارهاش، یعنی درکی که از خود دارد و مواردی مانند عزت نفس، ارزشمندی و شخصیتش ارتباط ندهد.
برای شکست باید ارزش قائل شد تا فقط پاسخ های قدیمی را دوباره تکرار نکنیم، بلکه از روش های جدید و مبتکرانه انجام کارها لذت ببریم.
این نکته مهم است: تغییر واژه ها گرچه به انگیزه مندی ما کمک میکند، اما در بلندمدت مفاهیمی که ادراک میکنیم تغییر نخواهد کرد. با حذف واژه شکست از ادبیات تلاش و آگاهی، این مفهوم از بین نخواهد رفت!
Kamins، M. L.، & Dweck، C. S. (1999). ستایش و انتقاد شخص در مقابل فرآیند: پیامدهایی برای خودارزشمندی احتمالی و مقابله روانشناسی رشد، 35، 835-847.